بعد یه عمری سرسری
تورو چشم من دید
زیر چشمی خندید
خب دل مام لرزید
نمیدونم واسه این دل پر توقعمه یا توهمه
ولی حسم عجیبه و پام رو پام بند نیست
بدو و یه کاری بکن که قلب من آشوبه
یه چیزی تو قلب من هی صبح تا شب میکوبه
فکر کردم دلم سنگ شده پس چرا بازم تنگ شده
بدو بیا که سرت تو شهر جنگ شده
ذره ذره ذره ذره اون فقط واسه من یه نفره
نمیدونم چیکار کنم فکرش اصلا نمیپره
من موندم و حال بدم واست قید دنیارو زدم
ببخش اگه فقط همینو بلدم …
همه دیدن دلمو گرفت ازم کم کم
از منی که گفته بودم دل نمیبندم
وقتایی جدی میشی بی موقع میخندم
آخه با تو ندارم هیچ ترسی از آیندم
هر کی مثل من دیوونس بلند بگه آره
همه دیدن مثل ما این دنیا کم داره
وقتی بیماره اصلا خوابه یا بیداره
من کنارشم آخه دلم گرفتاره
ذره ذره ذره ذره اون فقط واسه من یه نفره
نمیدونم چیکار کنم فکرش اصلا نمیپره
من موندم و حال بدم واست قید دنیارو زدم
ببخش اگه فقط همینو بلدم …
نظر خود را بنویسید