به خیالت امشب ای بی وفا نگارم سر به شانه های خیابان میگذارم
کوچه در هوایت هوایی شده امشب بی قراری ام را به باران میسپارم
به باران میسپارم ...
یار شیرین زبانم چراغ خیالم ماه زیبای من آرزوی محالم
قهوه ی چشمت افتاده در کنج فالم ...
عطر زلف تو پیجیده در این حوالی بی تو غمگین شده جاده های شمالی
دل شده پای عشق تو حالی به حالی ...
ای پری بیا با دلم بمان تا طلسم غم با نگاه تو بی اثر شود
میشود شبی میشود شبی غرق خنده ی عاشقانه تو سحر شود
ای بهانه ی زنده بودنم شوق دیدنت میشکد مرا سمت خانه ات
تا رسیدنت در خیال خود با تو دلخوشم ای بهانه ی عاشقانه ام
یار شیرین زبانم چراغ خیالم ماه زیبای من آرزوی محالم
قهوه ی چشمت افتاده در کنج فالم ...
عطر زلف تو پیجیده در این حوالی بی تو غمگین شده جاده های شمالی
دل شده پای عشق تو حالی به حالی ...
نظر خود را بنویسید