یکی یکی روزامو بی تو سر میکنم
یکی توی آینس که باهاش شر میکنم
خیلی حرف پشتت شنیدم ولی خب
یه گوشم دروازس یکیشم در میکنم
هرچی بیشتر پیگیرت بودم تو بدتر میشدی حرفام هیچ سودی نداشت راحت ازش رد میشدی
بد یا خوب هرچی که بود باهم تا اینجاش اومدیم حالا هم کندی ازم رفتی فراموشم شدی
بی معرفت عجب زخمایی برداشتم ازت
بی معرفت نبودی اونی که ساختم ازت
بی معرفت عجب زخمایی برداشتم ازت
بی معرفت نبودی اونی که ساختم ازت
پا گذاشتی رو دلم غرورتو محکم دو دستی چسبیدی
تو غرورمو به التماس کشوندی اشکامو نمیدیدی
شاید این تقدیرمون بود ما به هم نیومدیم
تا همینجاشم به زور با چنگو دندون اومدیم
رفتیو تنهام گذاشتی با یه مشت فکرو خیال ولی از حق نگذریم خیلی به هم میومدیم
بی معرفت عجب زخمایی برداشتم ازت
بی معرفت نبودی اونی که ساختم ازت
بی معرفت عجب زخمایی برداشتم ازت
بی معرفت نبودی اونی که ساختم ازت
نظر خود را بنویسید