یکی به من بگه که این
یه کابوسه،یه خوابه
توی این لحظه ها انگار
سر من،زیر آبه
تو خود اونی که دلم
تنگه واسه نگاهش
اما خب اون دیگه حتی
رام نمیده تو خیالش
نمیدونی چقد سخته
ببینی اون که میخوای رفته
نبودت دلمو میلرزونه
نمیخوام کسیو غیر تو
نمیدونی یه حرف تو
منو روی انگشت میچرخونه
میگی که ما غریبه ایم
هیچی رو یادت نمیاد
یعنی دلت تنگ نمیشه
وقتایی که بارون میاد؟
مگه میشه پس من چرا
انقد زود بغضم میگیره
شاید یه روز تو برگردی
اما دیگه خیلی دیره
نظر خود را بنویسید